مدح و ولادت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و امام صادق علیه السلام
مـعــادلات نــگــاه مــرا بـههـم زدهای از آن زمان که دراین کوچهها قدم زدهای! کشیدهایم به سلـمان و سیـنهچاک توأیم چه پرچـمی به دل امت عـجـم زدهای! تبسّمی کـن و کـفّـار را مـسـلـمـان کن بخـنـد! ای که امـیـد گـدای غـمزدهای! کسی نـبــودم و حـالا مـؤذّنت شــدهام! مـرا ز قــافـلـۀ بـیکـسـان قــلـم زدهای علی امـام من است و مـنم غـلام علی! تو سرنوشت مرا در نجف رقم زدهای من از مـدیـنـه تـو سـمـت کـوفه آمدهام نسیـم صبـح پـریـشـان گـیـسـوانت شـد ز راه آمـدی و عـیـد عــاشـقـانـت شـد بساط بتکـدههـا را بههـم زدی دیـگـر شکـاف کـنـگـرههـا تـا ابـد نـشانت شد شـنـیـد آمــنـه ذکـر عـلـی عـلـی تـو را شنید و عـاشـق ذکـر خوش زبانت شد حلیمه از چه بـرای تو حـرز میآورد؟ که جـبـرئـیـل ز اول نـگـاهـبـانـت شـد تو بهتر از همه از عرش سر درآوردی و زیـر چـادر صـدیـقـه آسـمـانـت شـد بگو پیـمـبریات از کـرامت زهراست نبوتی که تو داری عجب ولایتی است! رسول اکرم ما بر علی چه غیرتیاست! بدون غـسل زیـارت نرو به دیـدارش! شب نگـاه به زهـرا شب زیارتی است سلام کن به در خانهاش چنان هر روز به چوبه چوبه این در یقین کرامتی است نماز و روزه و حج و زکات دین خوب است ولی ولایت حـیدر چـقدر قـیمتی است! علی و فـاطـمـه و بـچـههـا کـنار توأند دوباره زیر عبایت عجب قیامتی است سخن بگـو که حـدیث کـسای ما بشـود ازین به بعـد کـنـار عـلـی قـرار بگـیر کنار قـامت طـوبـاش سـایهسـار بگـیر هزار لشگـر جنگی به پای حـیدر هیچ علی یکیست تو او را ولی هزار بگیر همان زمان که صحابه فراری از جنگند مدد ز هوهوی شمشـیر ذولفـقـار بگیر اگر که قلعه درش وا نشد فدای سرت! بیا و حـضـرت کـرار را بکار بگـیـر! علی علی کن و راحت برو به او ادنی به قصد قربِ خودت ذکر بیشمار بگیر اطاله سـود نـدارد مـرا! سـخـن کـوتـاه سلام حضرت صادق به ما کرامت کن برای ما ز مقـامـات گریه صحبت کن من آمـدم بـروم در تـنـورتان رخصت شرار آتـش آن را بــیــا و جــنّـت کـن بگـو که گـریه کن جدّ تو برادر توست کمی بـرای هـمه شرح این روایت کن خبر رسیده به ما خانهات حسینیه است محبتی کن و مارا به روضه دعوت کن کنون که آمده مکـفـوف دستبوسیتان به گریه بر شه لب تشنگان عبادت کن به سیـنهات بزن و یاد سم مرکب باش |